عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال.عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هر چه از غریزه سر می زند بی ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می گیرد.

هربار که میخواهم به سمتت بیایم یادم می افتد...که دلتنگی بهانه ی خوبی برای تکرار اشتباه نیست..

ادمهای کنارم...مثل جمعه میمانند..معلوم نمیکنند فردهستند یا زوج..پرهستند از ابهام...

مست شد...خواست که ساغر شکند!عهد شکست...فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند، مست...

خيلي سخته توي پاييز با غريبي آشنا شي اما وقتي که بهار شد يه جوري ازش جدا شي خيلي سخته يه غريبه به دلت يه وقت بشينه بعد اون بگه که هرگز نميخواد تو رو ببينه...

نَتَرس بیـــــااینجـــا تاریک نیستاینجـــا جاییست رویایی مخصوص توپشیمان نمیشویبدون ترس در آن قدم بُگذارفقط کمی تَرَک دارداینجـــا قلبِ من است !

جـــایی هست در وجود من ...که جز تـــو هیچکس نمی تواند آن را پُـــر کُــند ...

ه همديگر مي رسيمحتي اگرديوار چين بين دست هايمان باشد ...کجي از خاطرات برج پيزا محو خواهد شد،هر کجا کهداربست هايمان باشد !!!

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل مندل من داند و من دانم و تنها دل من

نگران نباشنمی شود دوستت نداشتلجم هم که بگیرد از دستتدفترچه ی خاطراتمپر از فحش های عاشقانه میشود!!!...